سرویس ورزش مشرق _ جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با تمام فراز و نشیبهایش چند ماهی است که به اتمام رسیده و برخی از فدراسیونها به دلیل عملکرد ضعیف تیمشان مربیان خود را تغییر داده اند. سانتوس پرتغالی، تیته برزیلی، مارتینز بلژیکی و انریکه اسپانیایی از جمله مربیانی بودند که پس از جام جهانی از سمت خود برکنار شدند یا استعفا دادند. در این میان فدراسیون فوتبال برزیل گزینههای جذاب زیادی برای نیمکت خود در نظر گرفته است، که در بین آنها کارلو آنچلوتی ایتالیایی سرشناسترین فرد این لیست است.
کارلتو که در حال حاضر شرایط خوبی در رئال مادرید دارد، هنوز جواب قطعی مبنی بر پذیرفتن یا نپذیرفتن نیمکت برزیل نداده است. پیش از این نیز صحبتهای زیاد برای سرمربیگری زیدان در تیم ملی فرانسه و سرمربیگری مورینیو در تیم ملی پرتغال شده بود که با تمدید دشان با فرانسه و پیوستن مارتینز به پرتغال این شایعات تمام شد. اما سوال بزرگی که برای هواداران فوتبال به وجود می آید این است که چرا مربیان باشگاهی در پذیرفتن نیمکتهای ملی دچار تردید میشوند؟ دلیل ترس از سرمربیگری تیمهای ملی چیست؟
چندین فاکتور وجود دارد که شاید مربیان بزرگ باشگاهی با فکر کردن به آنها از قبول مسئولیت در تیم ملی شانه خالی خواهند کرد. بررسیهای بیشتر نشان میدهد که برخی از مربیان به دلیل مسائل مالی و گرفتن حقوق بیشتر حاضر نیستند روی نیمکت تیمهای ملی بنشینند، زیرا حقوق سالیانه باشگاهها با توجه به حجم کار بیشتر از حقوق مربیان سالیانه مربیان ملی است. همچنین به دلیل اینکه تیمهای ملی نماینده مردم یک کشور در تورنمت مختلف هستند، هدایت تیمهای ملی برای مربیان سختتر از باشگاهها است. در نتیجه مربیان به دلیل سنگین بودن این مسئولیت حاضر نیستند که به تیمهای ملی بیایند.
مربیانی که هدایت تیمهای ملی را به عهده میگیرند، در صورت عدم موفقیت، به سختی میتوانند دوباره روی نیمکت یک تیم بزرگ بنشینند و از دوران اوج فاصله خواهند گرفت. باشگاهها کمتر حاضر میشوند تیمی در اختیار چنین مربیانی قرار دهند. بنابراین آنها مجبور میشوند جهت ادامه مربیگری به کشورهای که درجه دو و سه در فوتبال مثل کشورهای خاورمیانه یا شرق آسیا کوچ کنند.
همیشه مربیان باشگاهی بیشتر در جهان دیده میشوند و سالانه در جمع بهترین مربیان سال هستند، این در حالی است که در طول سال بازیهای ملی زیادی انجام نمی شود و مربیان زیاد فرصت ندارند تا هنر خود را در تیمهای ملی به نمایش بگذارند. در سال ۲۰۱۶ تیم ملی آرژانتین در نظر داشت که دیگو سیمئونه را به عنوان سرمربی خود انتخاب کند ولی وی ضمن رد درخواست فدراسیون آرژانتین در مصاحبهای اظهار داشت: فکر می کنم همه چیز زمانی که باید، اتفاق می افتند اما شاید تمام این عطشی که به عنوان مربی دارم می توانست به صورت دیگری خود را نشان دهد. سخت است. مسلماً راحت نیست، اما با مرور زمان می توانیم به آن دست پیدا کنیم. نه امروز - سیستم هنوز آماده نیست. اما بارها از خودم پرسیده ام که پپ گواردیولا چرا نمی تواند اسپانیا را هدایت کند. چرا مورینیو هدایت پرتغال را به عهده نمی گیرد. چرا پیگرینی در شیلی نیست. کلوپ و آلمان. آنچلوتی و ایتالیا. بسیاری از مربیان که احتمالاً جزو برترین ها هستند، نمی توانند هدایت تیم های ملی کشورشان را به عهده بگیرند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال 'بهترین مربیان دنیا' نمی توانند سرمربی تیم های ملی خود شوند. این خوب نیست. باید به دنبال راه حلی برای خودمان باشیم، که هم دوست داریم هدایت بهترین باشگاه های اروپا را به عهده داشته باشیم و هم سرمربی تیم های ملی کشورمان باشیم. از من نپرسید که انتخاب کنم، چون من یک مربی هستم. ما باید به دنبال سیستمی باشیم که مربیان را برای حضور در بهترین مکان های دنیا تقویت کند. شاید به مرور زمان به این دستاورد برسیم.
در آن سالها سیمئونه از روشی صحبت میکرد تا مربیان بتوانند هم در تیمهای باشگاهی به فعالیت خود ادامه دهند و هم سرمربی تیمهای ملی کشورشان شوند، ولی تا امروز این مهم میسر نشده است. به نظر میرسد تنها مربیانی که افتخار باشگاهی کمتری در کارنامه خود دارند حاضرند ریسک حضور در نیمکت تیمهای ملی را بپذیرند تا شاید با نتیجهگیری در تورنمت جهانی نام خود را مطرح کنند، در حالی که مربیان ناآشنا کمتر حاضر میشوند از حاشیه امنیت خود فاصله بگیرند تا مبادا عدم نتیجه گیری در تیم ملی کارنامه درخشانشان را خدشهدار کند. حالا باید دید که آیا کارلتو با قبول سرمربیگری تیم ملی برزیل سنت شکنی میکند و راه را برای حضور سایر مربیان بزرگ باشگاهی در تیمهای ملی هموار میکند.